سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

کلیات حسابداری صنعتی و مفاهیم اولیه

کلیات حسابداری صنعتی و مفاهیم اولیه


مدیران کلیه سازمانها، صرفنظر از از نوع فعالیتی که انجام می دهند، همگی در دستیابی به هدفهای سازمان، نیاز به اطلاعات دارند. نیاز های اطلاعاتی مدیریت در سازمانهای گوناگون بسیار گسترده و شامل اطلاعاتی در زمینه های مختلف نظیر، تولید و بازاریابی و مالی است. به طور کلی هرچه قدر سازمان بزرگتر باشد، نیاز های اطلاعاتی مدیریت آن گسترده خواهد بود. نیاز های اطلاعاتی مدیریت را سیستم اطلاعات مدیریت MIS تامین می کند.
حسابداری به طور اعم و حسابداری مدیریت به طور اخص بخش عمده ای از سیستم اطلاعات مدیریت را تشکیل می دهد. عملکرد سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت اطلاعاتی را فراهم می آورد تا مدیران برای مقاصد برنامه ریزی و کنترل عملیات سازمان اطلاعات مفیدی در دسترس داشته باشند.
هر سیستم حسابداری از سه مرحله تشکیل شده است:
مرحله اول: ورودی ( رویداد ها و وقایع مالی )
مرحله دوم: پردازش ( ثبت، طبقه بندی، تلخیص)
مرحله سوم: خروجی ( اطلاعات و گزارشات مالی قابل استفاده مدیران و سایر اشخاص ذینفع و ذیحق )
ورودی هر سیستم حسابداری، اطلاعات خامی است که بار مالی داشته و از محیط تحت عنوان رویدادها و وقایع مالی جهت پردازش در سیستم اطلاعات حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد. در مرحله پردازش، رویدادها و وقایع مالی ثبت، طبقه بندی و تلخیص شده و در مرحله سوم محصول این سیستم به عنوان خروجی به شکل اطلاعات و گزارشات مالی قابل استفاده و یا به شکل صورت های مالی مورد بهره برداری مدیریت سازمان و سایر سایر استفاده کنندگان قرار می گیرد.
هر سیستم حسابداری باید به گونه ای طراحی شود که بتواند اطلاعاتی را برای مقاصد مختلف به شرح زیر فراهم کنند:
1ـ اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری، کنترل، و برنامه ریزی استفاده کننده این نوع از اطلاعات مدیریت سازمان می باشد.
2ـ اطلاعات مورد نیاز برای اشخاصی که اصطلاحا به آنها استفاده کنندگان برون سازمانی اطلاق می شود و به عنوان اشخاص ذینفع، ذیعلاقه و و ذیحق معرفی می شوند. مانند: سرمایه گذاران، بستانکاران، موسسات دولتی، تحلیلگران مالی و ….این اطلاعات تحت عنوان صورتهای مالی که اغلب در پایان سال مالی تهیه و تنظیم می شود در اختیار آنها جهت استفاده قرار می گیرد.
آن بخش از حسابداری که به مقصود اول (بند 1) ارتباط پیدا می کند حسابداری مدیریت نامیده می شود و آن بخش از حسابداری که به مقصود دوم ارتباط پیدا می کند اصطلاحا حسابداری مالی اطلاق می شود.

تفاوتهای اساسی بین حسابداری مدیریت و حسابداری مالی


ردیفشرححسابداری مدیریتحسابداری مالی
1استفاده کنندگان از اطلاعاتمدیریتاشخاص ذیحق و ذینفع مانند سرمایه گذاران و بستانکاران و …
2اصول پذیرفته شده حسابداریندارددارد
3ماهیت اطلاعاتبرآوری ( مربوط به آینده )تاریخی (مربوط به گذشته)
4دوره ارائه گزارشاتبر حسب نیازعموما پایان سال مالی (سالیانه )
5نوع گزارشاتهر نوع اطلاعاتی که مدیریت خواستار آن باشد بعنوان گزارش ارائه می گردد.صورتهای مالی صورت سودوزبان و صورت گردش وجوه نقد-ترازنامه
6میزان افشاء اطلاعاتتفضیلی و سریخلاصه و عمومی
حسابداری صنعتی
ـ حسابداری صنعتی حوزه ای از حسابداری است که به چگونگی محاسبه قیمت تمام شده محصول جهت اندازه گیری موجودیتها و تعیین سود دوره و کنترل هزینه ها و سایر موارد تاکید دارد.
حسابداری صنعتی طی یک فرایند هزینه ها را شناسایی، اندازه گیری، طبقه بندی، تلخیص و جمع آوری نموده که اصطلاحا به این فرایند هزینه یابی اطلاق می شود.
ـ همچنین حسابداری صنعتی سیستمی است که اطلاعات بوجود آمده تواماُ در سیستم حسابداری مالی و حسابداری مدیریت مورد استفاده قرار می گیرد، در حسابداری مالی هنگام تهیه صورتهای مالی اطلاعات حسابداری صنعتی تحت عنوان موجودی کالای پایان دوره مورد استفاده قرار می گیرد، همچنین در سیستم حسابداری مدیریت این اطلاعات در برنامه ریزی، کنترل و تصمیم گیریها مورد بهره برداری قرار می گیرد.
ـاز آنجایی که بخشی از فرایند سیستم حسابداری صنعتی بشناسایی هزینه ها می انجامد لذا در این بخش ابتدا تعریفی از هزینه ارائه سیستمی به طبقه بندی هزینه ها اشاره می شود:
حسابداری مالی تعریف ذیل را از هزینه ارائه نموده است:
هزینه به معنی خروج وجه نقد از یک واحد انتفاعی یا مصرف یا استهلاک دارایی های موجود و یا افزایش بدهیها یک واحد یا ترکیبی از آنها که در نتیجه اجرای فعالیتهای اصلی یا جانبی واحد تجاری، واقع و به کاهش حقوق صاحبان سهام منجر می شوداطلاق می کردد.
در حسابداری صنعتی هزینه به عنوان منابع فدا شده برای رسیدن به یک هدف خاص.معرفی می نماید. همچنین حسابداری صنعتی علاوه بر هزینه های اضافی گذشته با هزینه های برآوری و آتی ( منابعی که قرار است در آینده مصرف یا فدا شوند) نیز سر و کار دارند.

هزینه ها را می توان به شکل های مختلف طبقه بندی کرد که به برخی از این طبقه بندی به شرح ذیل اشاره می شود:
الف) طبقه بندی هزینه ها به تفکیک هزینه های مستقیم و غیر مستقیم:
هزینه های مستقیم: به هزینه هایی اطلاق می شود که می توان آنها را به یک موضوع مشخص ارتباط داد. مانند مواد اولیه مصرف شده در یک واحد محصول
هزینه های غیر مستقیم: به هزینه هایی اطلاق می شود که نمی توان آنها را به یک موضوع مشخص ارتباط داد. مانند هزینه های برق مصرفی در تولید محصولات.
هزینه های غیر مستقیم به علت اینکه قابلیت تخصیص به یک موضوع مشخص را ندارند نمی توان آنها را مشخصا به یک موضوع ارتباط داد بلکه این هزینه ها به طور عمومی و مشترک بین چندین موضوع هزینه می باشد.
هزینه های غیر مستقیم بر مبنای روشهای مختلف تسهیم به موضوعات مختلف هزینه مانند محصولات تخصیص داده می شوند.
بطور خلاصه می توان بیان نمود که هزینه های مستقیم هزینه هایی هستند که به راحتی قابل ردیابی و تخصیص به یک محصول می باشند و می توان سهم این هزینه ها را به سهولت در هر واحد محصول اندازه گیری نمود. ولی هزینه های غیر مستقیم هزینه هایی است که به راحتی قابل رد یابی و تخصیص یک محصول نبوده بلکه این هزینه ها باید بین محصولات و یا عبارتی موضوعات مختلف هزینه تخصیص داده شوند فرایند تخصیص هزینه های غیر مستقیم به محصولات را غیر مستقیم و یا تخصیص هزینه اطلاق می کنند. مانند هزینه برق، هزینه تعمیرات و نگهداری ماشین آلات، هزینه تعمین ماشین آلات و …به محصولات تولید شده.
ب) طبقه بندی هزینه ها بر اساس عناصر تشکیل دهنده محصول:
  1. هزینه های مواد مستقیم: هزینه های مواد مستقیم به موادی اطلاق می گردد که که به سهولت قابل رد یابی و تخصیص به یک واحد محصول تولید شده می باشد. این مواد شکل ظاهری محصول را تشکیل داده و بدون مصرف این مواد تولید محصول غیر ممکن است، مانند هزینه چرم مصرفی در تولید کفش و یا پارچه مصرفی در تولید پوشاک
  2. هزینه کار مستقیم: حقوق و دستمزد افرادی که مستقیما در تولید محصول نقش داشته اند که به سهولت قابل رد یابی و تخصیص به یک واحد محصولی است. مانند: هزینه حقوق و دستمزد کارگران تولید .
هرنوع هزینه مستقیم دیگری نیز اگر دارای خصوصیات و ویژگی های مواد مستقیم و کار مستقیم باشد را می توان به آسانی به یک واحد محصول تخصیص داد مانندلوازم بسته بندی مصرفی در بسته بندی های محصول
3.هزینه های سربار ساخت/ هزینه های غیر مستقیم:
این هزینه معمولا شامل هزینه های کارخانه به استناد هزینه های مواد مستقیم و کار مستقیم می باشد به عبارتی هزینه هایی که نمی توان آنها را به سهولت به یک واحد محصولی تخصیص داد و برای تخصیص این هزینه ها به محصول باید از فرایند و تخصیص و تسهیم استفاده نموده مانند هزینه های مواد غیر مستقیم، کار غیر مستقیم و سایر هزینه ها ساخت. هزینه های مواد غیر مستقیم و کار غیر مستقیم مفهومی مقابل هزینه مواد مستقیم و کار غیر مستقیم را دارندبرای هزینه های غیر مستقیم می توان به عنوان مثال هزینه چسب و یا نخ مصرفی در تولید کفش اشاره کرد. و برای هر سه کار غیر مستقیم می توان به عنوان مثال به هزینه حقوق و مزایای سرکارگر و یا مدیر تولید و یا هزینه حقوق و مزایای انبار دار، نگهبان و … اشاره نمود.
سایر هزینه های ساخت شامل کلیه هزینه های غیر مستقیم به جز مواد غیر مستقیم و کار غیر مستقیم می باشد. مانند هزینه های تعمییرات و نگهداری ماشین آلات، هزینه بیمه ماشین آلات کارخانه و هزینه اجاره ماشین آلات کارخانه، هزینه استهلاک ماشین آلات کارخانه، هزینه سوخت کارخانه، هزینه آب و برق و تلفن کارخانه و سایر هزینه های غیر مستقیم کارخانه.
به جمع هزینه های ( مواد مستقیم،کار مستقیم، هزینه های سربارساخت) هزینه های ساخت یا هزینه های تولید و یا تمام شده تولید اطلاق می شود.
مفهوم بهای اولیه یا هزینه های اولیه : به جمع مواد مستقیم و هزینه دستمزد مستقیم، بهای اولیه یا هزنه های اولیه اطلاق می شود یعنی دو نوع هزینه ای که مستقیما قابل رد یابی در هر واحد محصول است.
هزینه تبدیل: به جمع هزینه دستمزد مستقیم و هزینه سربار ساخت اطلاق می شود.
ج)طبقه بندی هزینه ها به دو نوع هزینه های محصول و هزینه های دوره:
هزینه محصول همان هزینه تولید و یا به عبارتی جمع هر سه هزینه مواد مستقیم، کار مستقیم و هزینه های سربار ساخت است.
هزینه دوره به کلیه هزینه هایی اطلاق می شود که نتوان این هزینه ها را به عنوان هزینه های محصول قلمداد نمود. این هزینه ها به نوعی یا دوره زمانی که طی آن واقع شده اند ارتباط دارد. و در دوره وقوع در صورت سود و زیان انعکاس می یابند. این هزینه ها در صورت سوزیان تحت عنوان هزینه های عملیاتی طبقه بندی می شوند مانند هزینه های توزیع و فروش و هزینه های عمومی و اداری هزینه های دوره به عبارتی هزینه هایی هستند که نه به طور مستقیم و نه به طور غیر مستقیم با تولید هیچگونه ارتباطی ندارند.
د) طبقه بندی هزینه ها بر اساس رفتار هزینه:
در این نوع طبقه بندی موضوع از این است که هزینه ها در مقابل تغییرات تولید چه رفتاری از خود نشان می دهند.
1ـ هزینه های ثابت
2ـ هزینه های متغییر

1ـ هزینه های ثابت: هزینه های ثابت هزینه هایی هستند که بدون توجه به تغییرات حجم تولید در دامنه معینی از تولید ( دامنه مربوط) بدون تغییر هستند. مانند هزینه استهلاک ( روش خط مستقیم)، هزینه بیمه، هزینه اجاره،عوارض و ….
هزینه ثابت در یک دامنه مربوط ثابت است ولی تغییرات حجم تولید هزینه های ثابت در دامنه های مختلف تغییر می یابد. هزینه های ثابت در سطح تولید در یک دامنه مربوط ثابت ولی در سطح هر واحد متغییر هستند.

در دامنه مربوط هر اندازه تولید بیشتر باشد هزینه ثابت هر واحد کمتر خواهد بود.

هزینه ثابت هر واحد برابر است با هزینه ثابت تقسیم بر میزان تولید

2ـ هزینه های متغییر:
هزینه های متغییر هزینه هایی هستند که با توجه به متغییر در سطح تولید این گونه هزینه ها نیز متغییر می یابند.
هزینه های متغییر در سطح کل تولید متغییر ولی در سطح هر واحد ثابت است.

طبقه بندی هزینه ها بر حسب رفتار هزینه ها به چگونگی واکنش هزینه ها در برابر تغییر در سطح فعالیت اشاره دارد به بیان دیگر مقصود از رفتار هزینه ها مدلی است که بر اساس آن یک هزینه مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان می دهد


آشنایی با برخی مفاهیم اولیه حسابداری صنعتی

ـ دایره تولیدی:
یک دایره تولیدی قسمتی است که در آن عملیات دستی و ماشینی مستقیما روی قیسمتهایی از کالای تولید شده انجام می گردد. مانند دایره برش،تراش و مونتاژ که قسمتهایی هستند که می توان هزینه آنها را بخاطر داشتن نقش مستقیم در تولید به عنوان یک دایره تولیدی به حساب آورد وهزینه این دوایر مستقیما به حساب کار در جریان ساخت آن دایره منظور نمود در بسیاری از موارد دوایر تولیدی یا خود به عنوان مرکز هزینه و یا به چندین مرکز هزینه می توانند تقسیم شوند.

ـ دایره خدماتی
:
یک دایره خدماتی قسمتی است که بطور مستقیم به تولید اشتغال نداشته ولی خدمات خاصی را به نفع سایر دوایر انجام می دهند.
در برخی از موارد دوایر خدماتی علاوه بر دوایر تولیدی، ممکن است خدماتی را به سایر دوایر خدماتی ارائه دهند. هزینه های دوایر خدماتی معرف بخشی از کل سربار کارخانه می باشد و بایستی از طریق نرخ جذب سربار به حساب کار در جریان ساخت دوایر تولیدی منظور شود.
این دوایر شامل دایره دریافت کالا، دایره بازرسی، دایره انبار، دایره تعمیرات، دایره حضور و غیاب، دایره حسابداری و
… می باشد.

ـ هزینه های سرمایه ای:
هزینه سرمایه ای هزینه ای است که منافع آن به دوره های آتی تسری می یابد و به عنوان یک قلم دارای طبقه بندی می گردد. این هزینه هنگام مصرف و یا مستهلک شدن به هزینه جاری تبدیل می گردد.
هزینه های جاری:
هزینه های جاری هزینه هایی هستند که منافع آن محدود به دوره جاری بوده و به عنوان یک قلم هزینه طبقه بندی می شود.
سربار پیش بینی شده:
به دلیل اینکه هنگام محاسبهبهای تمام شده محصول تولید شده اطلاعات مربوط به سربار واقعی کامل نیست، چراکه برخی از اقلام سربار ماهیتا در پایان سال مالی ثبت می شوندو برخی نیز هنگام تحمل هزینه مورد ثبت قرار می گیرند و لذا ممکن است تا مقطعی که قیمت تمام شده محصول مورد محاسبه قرار می گیرد اطلاعات مربوط به سربار واقعی همگی ثبت نشده باشد لذا برای رفع این معضل از نرخ از پیش تعیین شده سربار( نرخ جذب سربار ) استفاده می شود. ابین نرخ کسری است که صورت آن سرباربر آوردی و مخرج آن را مبنای جذب سربار مشخص می سازد. مبنای جذب سربار می تواند ساعات کار مستقیم ـ ساعات کار ماشین،هزینه مواد مستقیم و هزینه کار مستقیم و
… باشد.
هنگامی که مبنای جذب سربار هزینه مواد مستقیم و هزینه کار باشد نرخ جذب سربار به درصد بیان می گردد. ( حاصل کسر ضرب در 100 می شود )
برای تعیین سربار جذب شده، مبنای جذب سربار هر آن چیزی که تعیین شده باشد بایستی مقدار واقعی آن را در سفارش مورد نظر انتخاب و نرخ محاسبه شده در آن ضرب گردد تا مبلغ سربار جذب شده جهت صدور صند محاسبه شود.

ـ مفهوم اضافه کسر جذب سربار:
در صورتیکه مانده حساب کنترل سربار در پایان سال مالی دارای مانده بدهکار باشد مفهوم کسر جذب سربار است در غیر این صورت مفهوم اضافه جذب سربار می باشد.
به عبارتی:

اضافه جذب سربار ‹ سربار واقعی
‹ سربار جذب شده

کسر جذب سربار سربار واقعی› سربار جذب شده
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد